زیباترین مخلوق

سرمست تو و لحنِ صدایت کم و بیشمدرحال و هوای تو و سر مستی خویشمذهنم شده درگیرِ تو ای کاش بدانیماتِ رُخِ افسونگر یک ...... آینه -کیشممن مرغ قفس خوانِ غزلهایِ پُر از بُغضتو آن که ندارد خبری از دل ریشمصد داغ به دل بستم و در خانه نشستمدر حسرتِ روزی که گلم آمده به پیشمباشی به کنارم همه جا عینِ بهشت استچون عشق بُوَد مرهمِ بر قلب پریشمبا درد غریبم اگرم یار .........! تو باشییکسان بُوَد از دست شما نوشَم و نیشم#یاسررشیدپور+ نوشته شده در  یکشنبه نوزدهم آذر ۱۴۰۲ساعت 1:46&nbsp توسط یاسررشیدپور  |  زیباترین مخلوق...ادامه مطلب

با تو روشن می شود کاشانه ی ویرانه اممثل شمعی و به گِردِ روی تو پروانه امیاسمن هستی ؟ و یا رز، ؟ عطر نو آورده ایبوی ناب و تازه ای پیچیده در گلخانه امیاد چشمان سیاهت چنگ بر دل می زندجُز نگاه نافذت.......! با عالمی بیگانه امتاكه می بینم تو را در خواب و رؤیاهای خوداز صفاى دیدنت پُر می شود پیمانه امساقی چشمت شراب ارغوانم می دهدروز و شب با یاد تو در گوشه میخانه امدر دو چشم روشنت نور خدایی دیده اممی سپارم بر تو یارب گوهر دُردانه امشُهرتِ زیبایی ات در شعر من شد آشکارفاش می گویم که من یک عاشق دیوانه ام#یاسررشیدپور+ نوشته شده در  سه شنبه هجدهم مهر ۱۴۰۲ساعت 0:32&nbsp توسط یاسررشیدپور  |  زیباترین مخلوق...ادامه مطلب